پنجره

سلام خوش آمدید

روایت یک سِیر

چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۲:۱۰ ب.ظ


۱- ما راه اول رو انتخاب کردیم و قرار مباحثه گذاشتیم.

البته نیت دیگه ای هم وجود داشت. دیدیم دانستن این حرفها به آرامشمون کمک می کنه(چه برسه عمل کردن) پس بهتره با دیگران به اشتراک بگذاریم .

۲- بعد مدتی میخواستیم نفع بیشتری ببریم. باید یه مباحثه با افراد بیشتر ترتیب می دادیم. یعنی راه دوم

۳- راضیمون نمیکرد. رفتیم سراغ راه سوم.

( به افراد بیشتری این حرفها می رسید اینطوری اون نیت کمک کردن به دیگران هم بیشتر تحقق پیدا می کرد )

۴- قالبهای مختلفی برای راه سوم هست. از پادکست، اینفوگرافی، کانال شبکه های اجتماعی ...

- این قالبها شدند دستور کارمون.

اما دو نکته مهم اینجا وجود داشت :

الف- باید بر اساس یک برنامه و نقشه حرکت کنیم تا بدونیم الان کجاییم و باید چیکار کنیم و قدم بعدی چیه.

ب- از طرفی کار با این قالبها مستلزمِ داشتنِ تخصص در نرم افزارهای طراحی و تدوین...است.

کم کم دردسرها شروع شد .

بدون اینکه حواسمون باشه گرفتار آفتی شده بودیم به نام نتیجه گرائی-خروجی گرائی. یعنی تنها بحث و جلسه ای رو مفید میدونستیم که فقط از این نوع خروجی ها داشته باشه.

(دقت کنید شاید اون مباحثه سوال ذهنی مون رو جواب میداد یا هزارتا فائده دیگه برامون داشت اما ما فقط پیشرفت و جلو رفتن رو منحصر در این شکل می دیدیم)

ارجاعات :

  1. پست چطوری تشخیص بدهم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.